سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طراوت عبادت در سیره امام خمینی (قدس سره) - مسیحا

دوست داشتن اولیای خداوند متعال، واجب است . همچنین، دشمنی با دشمنان خدا و بیزاری از آنان وپیشوایانشان، واجب است . [امام رضا علیه السلام]

نوشته شده توسط: مسیحا

طراوت عبادت در سیره امام خمینی (قدس سره) پنج شنبه 85 فروردین 3 3:12 صبح

بسم الله الرحمن الرحیم

گلچینی از خاطرات شیرین حضرت امام در زمینه نماز و اهمیت و احترام به نماز

 

از حضرت امام صادق(علیه السلام)روایت‏شده که آن حضرت‏فرموده‏اند اگر کسى نماز را سبک بشمارد از شفاعتشان محروم‏مى‏شود.

روزى خدمت ایشان(امام خمینى)عرض شد: سبک شمردن نماز شاید به این معنا باشد که شخص یک وقت نمازش را بخواند و وقتى‏دیگر در خواندن آن اهمال ورزد. امام در جواب فرمود: این که خلاف ‏شرع است، منظور امام صادق(علیه السلام)این بوده است که وقتى ظهرمى‏شود و فرد در اول وقت نماز نمى‏خواند در واقع به چیز دیگرى‏رجحان داده است.

امام به صراحت‏بیان کرده‏اند که عبادت ابزار رسیدن به عشق‏الهى است و در وادى عشق نباید به عبادتى چون نماز به چشم‏وسیله‏اى براى رسیدن به بهشت نگاه کرد، مى‏فرماینداگر تمام شروط‏عبادت را که شرع مقرر کرده رعایت کنیم تازه کاسبى کرده‏ایم وکار مى‏کنیم تا جزایش را بگیریم اما انسانى که به باطن و مغزنماز پى برده براى عبادت جزا نمى‏خواهد بلکه از این کار لذت‏مى‏برد. وقتى برخى اطرافیان نیمه‏هاى شب آهسته وارد اتاق امام‏مى‏شدند معاشقه او را با خدا احساس مى‏کردند و با چنان خضوع وخشوعى نماز مى‏خواندند و قیام و رکوع و سجود مى‏کردند که حقاوصف‏ناپذیر است. قیافه امام در دل شب و هنگام نماز کاملابرافروخته مى‏شد و چنان اشک از دیده‏ها بر گونه هایش سرازیرمى‏گردید که گاهى دستمال، کفاف اشکشان را نمى‏داد و کنار دستشان‏حوله مى‏گذاشتند و این واقعا گریه شوق و نوعى معاشقه بود، درنامه هایشان به عبادت خیلى تکیه مى‏کردند و مى‏فرمودند: عبادت یک‏سکوى پرش است در واقع معاشقه است‏بین عاشق و معشوق.

امام مى‏افزاید باید راز ورمزهاى عبادت را به قلب تفهیم کرد و تکرار اذکار و ادعیه ومداومت‏بر این امور معنوى براى آن است که زبان قلب گشوده شود ودل ذاکر گردد

به فرمایش حضرت امام خمینى آن گاه نماز جایگاه حقیقى خویش راخواهد یافت که دل در گرو یاد خدا و مشحون از حب به الله باشد وشخص نمازگزار اگر دلى غافل و ساهى داشته باشد عبادتش از صحنه‏حقیقى و معنوى عارى بوده و چون حالت لقلقه زبان دارد عبادتش‏بى‏تاثیر مى‏شود و وقتى هواى نفس بر باطن و ملکوت نماز غلبه‏یافت گاهى چندین دهه نماز خواندن هم نه تنها ثمراتى روحانى‏ندارد بلکه غرور ناشى از چنین عباداتى خود پرونده قلب پاک راتیره و تار مى‏نماید. امام خمینى در آثارى که پیرامون بعدملکوتى و باطن نماز به نگارش درآورده‏اند به خواننده تاکیدمى‏فرمایند که نمازگزار باید پلیدى‏هایى را که مانع از حضور قلب‏و قرارگرفتن در وادى قرب مى‏شود از خود دور کند. گناهان اعم ازکوچک و بزرگ و نافرمانى خداوند و بعضى از خوى‏هاى پلید، ما رااز این فیوضات آسمانى محروم مى‏نماید پس باید با توبه نصوح به‏تطهیر درون پرداخت و باطن را از خلق‏هاى پست‏خالى کرد و به صفات‏نیک آراسته نمود و همان گونه که طبق موازین شرعى ظاهر بدن ولباس را از نجاسات و آلودگى دور مى‏کنیم و خود را براى اقامه‏نماز پاک مى‏نمائیم درون را نیز باید مطهر و مهذب ساخت تا نورحق بر صحیفه دل بتابد و زنگارها را بزداید

حضرت امام براى نماز تمیزترین جامه‏ها را برتن مى‏کردند و بعداز تطهیر و گرفتن وضو ریش مبارک را شانه مى‏کردند، عطر مى‏زدند وبعد از گذاشتن عمامه بر سرشان به نماز مى‏ایستادند. حتى درهنگام بیمارى و درحال خونریزى و با وجود زخم بزرگ در ناحیه شکم‏موقع نماز تمیزترین جامه‏ها را که از آلودگى دور بود بر تن‏مى‏کردند

امام همیشه قبل از اذان ظهر روز جمعه غسل جمعه مى‏کردند و هیچ‏وقت غسل جمعه ایشان ترک نمى‏شد در پاریس فردى آمد و گفت:

امریکایى‏ها آمده‏اند با امام مصاحبه‏اى انجام دهند و این برنامه‏هنگامى که پخش شود و صورت پذیرد سایر کشورهاى اروپایى هم چنین‏کارى را انجام مى‏دهند واین برنامه مى‏تواند براى نشان دادن موضع‏و حرکت انقلاب مؤثر باشد، خواهر دباغ مى‏گوید: بر حسب اتفاق روزجمعه بود بنده که خدمت امام این موضوع را مطرح کردم، فرمودند:

حالا وقت انجام مستحبات و غسل جمعه است، نه وقت مصاحبه. بعدوقتى این مستحبات را به جاى آوردند فرمودند: من براى مصاحبه‏آماده‏ام

 

عاطفه اشراقى(نوه امام)مى‏گوید: اوایل جنگ تحمیلى عراق علیه‏ایران بود که ناگهان صداى ضد هوایى به گوشمان رسید و چون تا آن‏روز بااین صدا آشنایى نداشتیم احساس کردیم که هر صدا به منزله‏انفجار یک بمب است و سراسیمه به اتاق امام رفتیم ولى ایشان درایوان مشغول اقامه نماز و عبادت بودند، گویى اصلا صدایى نشنیده‏بود و حتى متوجه ورود ما به اتاقشان نشدند ما که هیجان زده واز طرفى نگران حال امام بودیم با دیدن آن حالت احساس آرامش‏کردیم

سینه امام باز بود و با ناراحتى و به زحمت نفس مى‏کشید آن‏قسمت هایى از بدن ایشان که تحت جراحى قرار گرفته بود درد مى‏کردبا این وجود براى نماز لباس سفید و تمیزى آوردند وکمک کردند که‏امام آن لباس تمیز را بپوشد. محاسن امام را شانه زدند، عطرمخصوص آقا را چون به او زدند در فضاى اتاق بوى آن پیچید. آرى‏در حالت‏بیمارى و آن لحظات سخت ایشان بهترین و تمیزترین لباس‏را بر تن نمود و همچون حالت عادى و سلامتى با وضع آراسته و مرتب‏مشغول نماز گردیدند. پس از خواندن نماز چهره آقا شکفته شد،نشاط عجیبى در صورتش به چشم مى‏خورد و در نگاه هایش آرامش خاصى‏قابل مشاهده بود.

فریده مصطفوى(دخترامام) مى‏گوید: امام وقتى به ما مى‏گفتند بایدنماز بخوانید خودشان از نیم ساعت‏به ظهر وضو مى‏گرفتند و مشغول‏نماز مى‏شدند و ما هم داخل حیاط مشغول بازى بودیم، یک مرتبه هم‏نیامدند صدا کنند که دخترها بایستید براى نماز، بیایید من‏ایستاده‏ام پشت‏سر من، یا خودتان نماز بخوانید. تمام سال اول‏امام اذان نماز را مى‏خواندند ولى یک بار هم به ما نگفتند که‏الان دست از کارتان بردارید. موقع اذان است، دست از بازى تان‏بردارید و بایستید براى نماز ولى مى‏فرمودند: شما باید در طول‏این ساعت نماز بخوانید واى به حال کسى که در طول این ساعت نمازرا نخواند، آن وقت اگر آن نماز را نخواند باید از خانه بیرون‏برود; یعنى اصلا اولاد آقا نباشد. این گونه با او برخورد مى‏شد.

دکتر بروجردى، داماد امام، گفته است: چند ماه قبل از آن که رحلت‏حضرت امام فرا برسد به خانواده ما فرمودند: ممکن است ‏شما فرصت این را نداشته باشید که در آن لحظه اول وقت نماز بخوانید یا وضعى داشته باشید که اول وقت نتوانید به نماز بایستید اما همین که دلتان براى نماز اول وقت تپید ثواب آن نصیبتان مى‏شود. البته استحباب نماز اول وقت‏سبب گشایش روزى مى‏شود و راه بهشت را براى انسان باز مى‏کند

شب‏ها یکى از برادران پاسدار پشت در اتاق ایشان مى‏خوابید. یک وقت از وى پرسیدم: شما که مدتى شب‏ها مراقب امام بودید خاطره‏اى از آن بزرگوار دارید؟ گفت: بله شب‏ها معمولا دو ساعت‏به اذان صبح بیدار بودند، یک شب متوجه شدم با صداى بلند گریه مى‏کنند من هم متاثر شدم و بناى گریه را گذاشتم امام براى تجدید وضو بیرون آمدند چون متوجه من شدند فرمودند: تا جوان هستى قدر بدان و خدا را عبادت کن، لذت عبادت در جوانى است، آدمى وقتى پیر مى‏شود دلش مى‏خواهد عبادت کند اما حال و توان برایش نیست.

در همان روزهاى آخر حیات دنیوى که امام در بیمارستان تحت‏مراقبت‏هاى ویژه بود و دیگر احساس نمودند که وقت کوچ به سراى‏سرور فرا رسیده است‏خواستند اهل خانه را ببینند، همه اطراف تخت‏ایشان جمع شدند، امام فرمودند: راه سختى در پیش رو دارید معصیت‏نکنید، بعد گفتند مى‏خواهم بخوابم و در آن حال به اغما فرورفتند و نماز ظهر و عصر را به سختى خواندند، خیلى در همان‏اوضاع تاسف بار مراقب نماز بودند و سفارش این فریضه را به‏اطرافیان مى‏کردند و مى‏گفتند: در مورد نمازتان اهمال نکنید،همین که شما مى‏گویید اول این کار را بکنیم بعد نماز بخوانم خلاف‏است، این سخن را نگویید به نمازتان اهمیت دهید و آن را در وقت‏خودش بخوانید. وقت نماز مغرب و عشا در همان روز آخر مرتب فریادمى‏زدند: آقا نماز، آقا نماز مثل این که کوهى روى پلک‏هاى چشم‏هاى‏ایشان باشد با سختى دیده‏ها را گشودند بعد مشاهده گردید آقانماز مى‏خواند(با انگشتان)و لبانشان تکان مى‏خورد، سرهاى انگشتان‏را به تشک مى‏زدند و اهل خانه که حضور داشتند متوجه شدند ایشان‏در همان حال هم نماز مى‏خواند


موضوعات یادداشت نظرات شما ()

شنبه 103 اردیبهشت 1

امروز: 2 بازدید

فهرست

[خـانه]

[ RSS ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

موضوعات وبلاگ

لوگوی خودم

طراوت عبادت در سیره امام خمینی (قدس سره) - مسیحا

اوقات شرعی

حضور و غیاب

یــــاهـو

جستجوی وبلاگ من

:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

لوگوی دوستان

لینک دوستان

آوای آشنا

اشتراک

 

آرشیو

مذهب
نماز
سیری در سیره نبوی
مناسبتها
شخصی

طراح قالب

www.parsiblog.com

تعداد 82568 بازدید